شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۱۰ ب.ظ
چند وقت پیش تو یه وبلاگی یه جملهای خوندم، که به نظرم رسید خیلی طعنه آمیز درمورد اینکه بعضیا به لهجه منطقه خودشون صحبت نمیکنن اشاره کرده بود...
نه میخوام شمشیر بکشم، نه ایشونو متهم کنم یا هر چیز دیگهای... فقط میخوام یه ذره این قضیه رو بررسی کنم!
۱. دیدین بعضیا دو سال میرن کلاس زبان، نصف کلمههای مصرفیشون انگلیسی میشه؟؟ یا اونایی که درسای مذهبی میخونن خیلی از کلمههای عربی استفاده میکنن؟؟؟
از لحظهای که خوندن نوشتن یاد میگیریم، تمام کتابای درسی و اکثر کتابای غیر درسی رو با لهجه معیار* میخونیم!! چطور انتظار میره که بی تاثیر باشه این قضیه؟!
* میگم لهجه معیار، چون معتقدم که تهرانیا یه لهجه (یا آهنگ) مخصوص به خودشون دارن، یه چیزی متفاوت با مدل حرف زدن مجریا و بازیگرا...
۲. شبهای برره رو یادتونه؟؟؟ چقد مردم بررهای حرف میزدن... دبیر ادبیات خودمون تا دو سه سال بعدش هنوز "خاک و چوک" رو استفاده میکرد!! بعدشم که دیگه من ندیدمش ببینم هنوز استفاده میکنه یا نه!!! :)))
از روزی که فیلمفارسی روی کار اومد تا امروز، تا حتی سالها بعد! ما داریم لهجه معیارو میشنویم! از بازیگرا و مجریا و همه و همه!
...
مطمئنم خیلی دلیلای دیگهای هم میشه پیدا کرد واسه اینکه چرا یه عده دارن لهجه و زبون مادریشونو فراموش میکنن...
حتی شاید یه زمانی -حتی تو بچگی، حتی تو دلمون- کسی رو به خاطر لهجهش مسخره کرده باشیم...
گندم بانو:
این حس تمسخر بیشتر از طریق صدا و سیما داره القا میشه...
من که تو سرعین یه جمله گفتم، آقای فروشنده گفت وااای چه لهجه شیرازیای!! :))
البته فک کنم هر دو مدل وویس رو گذاشتم تا حالا!!!
یکی اون حکایت سعدی که لهجه داشت، یکی هم پست شب عید!
احتمالا تو چالشا پیداشون کنی.
گندم بانو:
یعنی نمیشه تو جامعه معیار حرف زد و بین فک و فامیل با زبون مادری؟؟
یه بخش عظیمی از ادبیات و شعر و موسیقی از بین میره...
و هر کسی یه زبان و لهجهای رو دوست داره، حیفه
گندم بانو:
آخه دیگه بین خودیا هم کم شده این با لهجه حرف زدن! :)
+احوال آشنامون چطوره؟؟ ^__^
گندم بانو:
مثلا فک کن ترکی از بین بره...
یه عالمه از شعرای شهریار!!!
اصلا اون آهنگ کوچه!!
خیلی حیفه واقعا
گندم بانو:
چون بارها و بارها و بارها الفاظ زیرو شنیدیم :
طرف شهرستانیه
شوخی شهرستانی کرد
نگا لهجهش
از لهجهت معلومه از پشت کوه اومدی
و...
گندم بانو:
نسل قدیم کمتر تحت تاثیر رسانه بوده
گندم بانو:
نه بابا... بعضیا واقعا هیچ لهجهای ندارن و تا خودشون نگن
نمیتونی بفهمی کجایین!!! من خودم تا قبل دانشگاه اصصصلا
لهجه نداشتم. تو دانشگاه هیشکی نمیدونست من شیرازیم.
بعد از یه جایی دیدم شیرازی حرف زدن خیلی هم خوبه.
گویشها که وااقعا داره از بین میره. من که هر بار یه شعر یا
مطلب شیرازی میخونم بعدش باید برم معنی کلمهها رو هم
بخونم!!!
شیرازم چون از شهرای مختلفی اومدن و توش ساکن شدن
اکثرا لهجه شیرازی ندارن و تقریبا داره از بین میره... حداقل بین نسلای
جدید
گندم بانو:
وقتی یه عده معیار برتری رو لهجه بدونن همین میشه دیگه
گندم بانو:
من اصلا عاشق چت کردن با تو هستم!!! ^__^
خیلی کیف میده شیرازی چت میکنی!
اصلا روح آدم صفا پیدا میکنه :**
گندم بانو:
جالب اینجاست که لهجهها خیلی شیرینن!!
یعنی تو این مسافرتمون شمال که بودیم کلی ذوق
میکردیم از حرف زدن مردمش، اردبیل که رفته بودیم
من همش دوس داشتم به حرف زدن مردم گوش کنم!
یه جا من یه جمله گفتم فروشندهه ذوقمرگ شده بود
که داره لهجه شیرازی میشنوه!!! بعد این چه مرضیه که
داریم لهجههامونو میترکونیم نمیدونم!!! :/
گندم بانو:
فرهنگای زیادی هست که باید تو ایران جا بیوفته!!!
ما واقعا از لحاظ فرهنگی فقیریم!!
گندم بانو:
واقعا با کامنتت موافقم. چقد همه ما به اصطلاح شهرستانیا حرص خوردیم
پای این به اصطلاح رسانه ملی!!!
ولی خب در کنار ارتباط برقرار کردن، نگهداشتن یه سری چیزا هم مهمه...
تاریخ و فرهنگ و ادبیات و اشعار و موسیقی و...
به علاوه اینکه مثلا من شیرازی و یزدی و ترکی و گیلکی و آبادانی رو خیلی
دوست دارم!!! بعد خیلی دلم میسوزه دیگه نباشن!!
گندم بانو:
خیلیا فراموش کردن. من خیلیا رو میشناسم!
الان زندایی من ترکه. ولی دخترداییم ترکی بلد نیست!
در صورتی که واقعا زبون قشنگیه، به علاوه اینکه دو زبانه
بودن کلی باعث تقویت ذهن میشه!
ولی زنداییم به دختراش ترکی یاد نداد!!!!
+ متاسفانه درست میگی. ولی من خیلی زبونتونو دوس دارم :)
و حتی بیشتر وقتی یه آذری، فارسی حرف میزنه، با لهجه، اون
لهجه رو خیییلی دوس دارم :)
گندم بانو:
دقیقا دقیقا... مشکل خودمونیم.
رسانه از خودمونه.
مشکل فرهنگیه که نداریم!!
گندم بانو:
اوهوم...
البته لرا به نسبت بقیه بیشتر به زبونشون وفادارن!
هم اتاقیای ترم یک من لر بودن... بهم گفتن ما به
هیچ وجه فارسی حرف نمیزنیم تو اتاق! تو لری یاد
بگیر!! :)
گندم بانو:
یه راحتی خاصی داره وقتی آدم با گویش خودش حرف میزنه :)
گندم بانو:
دقیقا درست میگی :)
ولی متاسفانه گویشا و لهجهها دارن از بین میرن...
یا حداقل دارن بی ارزش شمرده میشن!
بعد میدونی چیه که آزار دهندهس؟؟
اینکه از یه طرف مثلا تو یه سریال بیان
چندتا شیرازی رو نشون بدن، که بینشون اونی
که لهجه داره احمقه... بعد بهت طعنه بزنن که
آره تو داری سعی میکنی خودتو یه جور دیگه
کنی و لهجه و زبونت رو عوض کردی و...
گندم بانو:
بستگی به اجتماع داره خب... تو اجتماع محلی، محلی حرف
زدن چیز بدی نیست.
خوبه که هر دو رو بلد باشن. :)
گندم بانو:
کاملا درسته.
و وقتی وضعیت اینجوری میشه، یعنی وقتی
تهرانی بودن میشه معیار برتری، نتیجهش میشه
مهاجرتای زیاد و تغییر لهجهها و...
همونطور که وقتی زیبایی شد ملاک برتری، مردم
شروع کردن عملای زیبایی کردن و...
235 ... گواهی نامه...
ما را در سایت 235 ... گواهی نامه دنبال می کنید
برچسب : لهجه,مادری, نویسنده : 6gandomru7 بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1396 ساعت: 13:53