463. کبکو

ساخت وبلاگ

دیروز همسر در حالی اومد خونه که یه پرنده تو دستش بود. گفت داشتم از فلان جاده میومدم که این کبکه یهو خورد به سپر ماشینم. گفت پاش شکسته.

یه کارتن آوردم با مشت برنج و یه کاسه آب. گذاشتش تو آشپزخونه. خواستم بگم بذارش تو بالکن، بعد گفتم حالا گربه میخوردش عذاب وجدان همسر بدتر میشه! بد از ظهر رفتیم سر کار، وقتی برگشتیم دیدیم کبکه رفته زیر سینک. نمیدونم چرا اصلا فک نکردم اتفاق بدی باشه. فک نکردم کبکا هم پی پی میکنن! :/

صبح همسر چند ساعتی مرخصی گرفت که کارای کارگاهو پیش ببریم. وقتی برگشتیم کبکه نبودش!!!! همه جا رو گشتیم، نیست!!!!! فقط یه پی پی گذاشته رو سرامیکا! :/ انگار آب شده رفته تو زمین!! تو این هیر و ویر فقط دنبال کبک گشتنمون کم بود! :/

وقتی به این فک میکنم که ممکنه کجا باشه الان و روی چیا پی پی کرده باشه مخم میترکه :( یا اینکه بره یه گوشه بمیره خونه زندگیم بوی گند بگیره :/


235 ... گواهی نامه...
ما را در سایت 235 ... گواهی نامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6gandomru7 بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:57